اشعار مسعود یوسف پور

  • متولد:

نه شما رنگ شناسید، نه ما رنگ پذیر / مسعود یوسف پور

ما همانیم که در فتنه به دستور امیر
شتر ما نه سواری به کسی داد، نه شیر

سنگ اندازیِ این قوم مُذَبذَب آئین
بذر پاشیدنِ باد است در آغوش کویر

گاه سبزینه لجن، گاهی خونابه بنفش
نه شما رنگ شناسید، نه ما رنگ پذیر

دادِ آزادی تان از قفسِ نفس رواست
ای شمایان که اسیرید! اسیرید! اسیر

فقر این دردِ جهانگیر به جنگ آمده است
فتنه آنجاست که خون میچکد از دستِ وزیر

صبر کن ای قلم! ای زخمی مضراب ستم
که صبور است و بصیر است علمدارِ مسیر

پرچمی روز دهم سوخت...امان از فتنه
مینویسم ششم دی، تو بخوان هجده تیر
 
275 1 5

یلداست... انار دانه کردن خوب است / مسعود یوسف پور

دوری تو را بهانه کردن خوب است
شِکوِه ز غم زمانه کردن خوب است

از دیده به جای اشک، خون می‌گریم
یلداست... انار دانه کردن خوب است
193 0